تو رفتی به بغض عادت کردم
به خنده ی عاشقا حسادت کردم
من که شکایتی نداشتم... حالا
هزار بار از فاصله شکایت کردم
چجوری تونستی این همه عوض شی
به همم بریزی منو سر هرچی
چجوری تونستی فکر من نباشی
دستامو نگیری رویامو بپاشی
چجوری تونستی منو جا بزاری
ببینی میمیرم به روتم نیاری
جدا نشد دلم ز تو
تو از دلم جدا شدی
نمیشه باورم که تو
تیری به قلب ما شدی